عمران و معماری civil & Architecture
| ||
|
معماری باروک ويژگيهاي هنر باروك تاكيد مجدد بر عظمت بناها –ادامه استفاده از فرمهاي كلاسيك همانند دوره ي رونسانس –استفاده ي شديد از تزئينات و باب شدن مجدد آنها –استفاده ي افراطي از علوم در هنرها با هدف تسلط بر انسان مانند ميدان مقابل كليساي سن پيترو كه به دليل وسعت بسيار زياد و ارتفاع بسيار زياد كليسا. از معماران بنام سبك باروك ميتوان به فرانچسكو بروميني و گواريني اشاره كرد. در اين دوره تزئينات افراطي شروع ميشوند. كاخ ورساي مهمترين كاخ ساخته شده در دوره ي باروك ميباشد يكي از مهمترين بخش هاي معماري باروك طراحي و ساخت كاخ هايي براي خانواده ي ثروتمند كه اداره كننده ي شهر بودند ميباشد.طراحي قصرهاي دوره ي باروك تماماً منعكس كننده ي عيده ي تسلط انسان بر تمام هستي است خصوصيات سبك باروك: ۱ـ بي ثباتي دنيا: يكي از اساسي ترين تفكرات باروك اين است كه شناخت و دانش بشر از جهان پيرامون خود كامل و صد در صد نيست، چون دنيا بي وقفه در حال تحول، دگرگوني و بازسازي است و هيچ چيز ثابت و قطعي نيست. به عنوان مثال، اين تغيير و تحول در طبيعت كاملاً محسوس است. توالي فصلها، نشانه هايي ملموس از اين تغيير شكل بي وقفه دنيا است. ۲ـ انسان آزاد: انسان محكوم به سرنوشت نيست، بلكه حاكم بر تقدير خود است، چون اين دنيا ثابت و بدون تغيير و تحول و قوانين حاكم بر آن نيز قطعي و غير قابل نقض نيست، بودن انسان در چنين شرايطي، آزادي عمل، قدرت انتخاب و توانايي تصميم گيري با تمام آگاهي را براي او به دنبال دارد. ۳ـ نپذيرفتن چيزي بطور قطعي و مسلم: باروك به واقعيتهاي قطعي و صد درصد ايمان ندارد، بلكه عقيده دارد كه همه چيز در ظاهر نمودار مي شود. باروك به آنچه كه در «ظاهر وجود دارد» اهميت مي دهد نه به آنچه كه «واقعاً هست.» ۴ـ واقعيت و توهم: پيروان سبك باروك معتقد هستند كه بين حقيقت و خيال، ظاهر و باطن مرز مشخصي وجود ندارد و كاملاً از هم قابل تفكيك نيستند. شايد آنچه را كه خيالي مي دانيم، عين واقعيت باشد و شايد هم برعكس، تمام واقعيتهاي ذهني ما همه خيالي بيش نباشد. ۵ ـ دنيا صحنه نمايش است: زندگي تئاتري توأم با خواب و بيداري، عشق و عقل، جنون و شيفتگي، خيال و حقيقت است. انسان بايد دراين صحنه زندگي بانقابي بر چهره نقش بازي كند يعني بايد بازيگر صحنه زندگي خودباشد. و بازيگر اين صحنه، انسان، بايد با گذاشتن نقاب، واقعيت را پنهان كند كه اين كتمان و بازيگري نوعي خودسازي است زيرا با تظاهر به خوب و شريف بودن، واقعاً مي توان خوب و شريف شد مهمترین خصوصیت معماری باروک، ساختن فضاهای منحنی و استفادهٔ فراوان از تزیینات معماری بود. هنرمندان با اینکار، به بناها، شکوه و عظمت خاصی میبخشیدند. در طراحی کاخهای بزرگ نیز از این شیوه استفاده میشد. باغ کاخ ورسای که در شکارگاهی در نزدیکی پاریس و در دهکدهٔ ورسای ساخته شده است، نمونهای از کابرد این شیوه است که استفادهٔ منظم از درخت گل و آبنما، عظمت و شکوهی وصفناشدنی به بنا میبخشید.[ ویژگیهای معماری باروک سیالیت فضا، پیوند حرکت به معماری، نامتوازنی، نور و رنگ، ژرف نمایی و پویایی در مقابل ایستایی معماری رنسانس. معماری باروک با مایه گرفتن ازانسان گرایی،بساط شیوه گری مینریسم رابرچید و در رویارویی با ضوابط کلاسیکپیش بینی فضایی کلی در مرکز، منظم کردن فضایی فرعی و نمای ورودی و سرانجام به خدمت گرفتن عناصر پیکر شناسی و نقاشی و سایر هنرها س تزیینی برای ایجاد اثری کامل میباشد. معماری باروک دارای صلابت و سهندوارگی ساختمان بود، که بعدها سبک روکوکو (به انگلیسی: rococo) از آنها کاست و بر سبکی، ریز نقشی و شادی انگیزی و آرایههای رنگارنگ در بنا افزود. حق اولویت را از عقل گرفت و به احساس سپرد. در این شیوهٔ معماری، با ایجاد هماهنگی و هنجار در میان عناصر و مفاهیمی گوناگون و در هم آمیختهگری شکوهمند در فضای کلان ارائه میدارد. هدف اصلی باروک مفهوم بینهایت در اواخر قرن هفدهم مشاهده میشود که جهان بینی دوران باروک در رشته ریاضی متوجه بینهایت به عنوان پایهای برای محاسبات علمی میشود. در نقاشی و معماری بینهایت به معنی ترسیمی و هندسی آن در پرسپکتیو مورد استفاده قرار میگیرد تا تاثیری هنرمندانه بیافریند. کاربرد هنرمندانه بینهایت در طبیعت که با معماران منظره ساز فرانسوی اواخر قرن هفدهم آشکار گشت برای نخستین بار در باغها جادههای عریضی دیده میشود که به عنوان عوامل اصلی معماری بکار رفتهاند و این باغها را آشکار ا به فضاهای بی پایان، هدایت میکنند. ورسای با جاده خیره کننده اش که راه به پاریس میبرد مثالی باعظمت، از آفرینش این معماران فرانسوی است. این باغ با اثری که بر بیننده ایجاد میکند نمونهای از دنیای باروک است و تصور هنری بینهایت را در این دوره باقی نگاه میدارد. پیکرهسازی یکی از دلایل پیدایش پیکرهسازی باروک نقش مقابل بین باروک و کلاسیکگرایی بود. پیکره سازی هم در نشان دادن معجزات دین مسیح کمال مییابد و بازتابی از نوعی اشتیاق برای اعجاب انگیزی است. استفاده از عناصر تزیینی و نمایان کردن هر چه بیشتر فوارهها و آب نماها در معماری باروک بسیار متداول بودهاست. بعدها اینگونه برخورد با آب و استفاده نمادین از مجسمه سازی در شهر سازی و میادین باروک نیز مرسوم شدهاست. پیکرهسازان عصر باروک، بیشترین تلاش خود را به کار میبستند تا حرکت را در آثار خود بیافرینند. کلیسای ایل گزو نخستین اثر معماری این دوره ، کلیسای ایل گزو بود. معمار آن دوره «جاکموداونییولا» طراحی کرد و ساخت . وی نقشه همکف کلیسا را تهیه کرد ومعمار دیگری به نام «جاکومودادلاپورتا» مسئولیت تکمیل نمای آن را به بعهده گرفت. نمای این کلیسا به عنوان مدلی برای نمای کلیساهای باروک مردمی تا دوقرن قابل توجه بود. که این شیوه کار در آمریکای لاتین تکرار می شود. کلیسای سن پیترو در روم است متراکم در مرکز آن چنان که میکلانژ و برامانته طراحی کرده بودند پذیرفته نشد، لذا طرح بازسازی آن به فردی به نام« کارلومادرنو» داده شده و او سه بلوک را به صحن افزود ونقشه را از تقارن نقطه ای به تقارن محوری تبدیل نمود. ولی طرح او با مرگش تکمیل نشد سپس «جووانی برنینی» به عنوان هنرمند بزرگ عصر باروک طراحی میدان عظیم مقابل کلیسای سن پیترو را به عهده گرفت. پلکان راهنما از دیگ آثار برنینی طراحی پلکان راهنماست که در مجموعه واتیکان قرار دارد. این پلکان طرح خاصی دارد به طوریکه وقتی از طرف پایین پله به طرف بالا حرکت کنیم، از فاصله های دیواره های جانبی و ستونها به صورت همگرا کاسته می شود و با قرار دادن نورگیری در انتهای پاگرد، حالت روحانی خاصی عروج و از پایین به بالا و به سوی نور تداعی می شود. کلیسای سن ایوو از بناهای معماری باروک ایتالیا است، که توسط «برومینی» در شهر رم ساخته شد. برومینی به شیوه خاص خویش، در نمای بیرونی نمازخانه نیز شکلهای مقعر را برابر شکلهای محدب بکار می گیرد. برفراز انحنای درونی نمای کلیسا، که طرحش با تاق بندی های قدیمی دورتادور حیاط منطبق شده است ، ساختمان محدب و استوانه ای شکلی طراحی شده که اجزای پایینی گنبد بر آن تکیه دارند موضوعات مرتبط: مطالب معماری، ، [ چهار شنبه 16 بهمن 1392 ] [ 18:25 ] [ farhad ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |